ابراهیم پاینده

تا چند ماه پیش بخش اعظم اعتراضات و اعتصابات پیرامون دستمزد های معوقه صورت می گرفت اما اکنون به دلیل گسترش فقر، و هزینه گزاف زندگی، مسأله افزایش دستمزد جا و مکان مهمتری احراز کرده است. غالبا از اعتصابات و اعتراضات درون واحد های کار و تولید صحبت می شود اما نباید از مبارزه توده عظیم کارگران خارج از کارخانه ها غافل ماند. حدود 3 تا 4 میلیون کودک کار، میلیونها کارگر دستفروش، زباله گرد، دوره گرد و غیره هستند که صدای آنها شنیده نمی شود. اگر کارگران در واحدهای جدا جدا، بدون اتکاء به همیاری همزنجیران اعتراض می کنند، در شورش های سراسری  کم یا بیش همه اینها از شاغل درون کارخانه تا آواره گورخواب و دستفروش به هم می پیوندند. اگر یک میلیون کارگر حوزه آموزش خود را از بدنه طبقه کارگر ایران جدا می بینند و تحت تاثیر القائات بورژوازی مدال «طبقه متوسط» به سینه می آویزد!! در شورش دی و آبان خود را ملزم به همصدائی می یابد. اینکه که چگونه این توده عظیم در مدت یک هفته چرخ تولید و کار سرمایه را به ورطه تعطیلی انداخت، به بانکهای سرمایه حمله برد، نهادهای اختاپوسی دینی سرمایه را به آتش کشید و کارهای دیگر کرد بیش از هر چیز یک حقیقت را بانگ می زند. این حقیقت که متحد شدن، سازمانیابی، همصدائی و یکپارچه شدن جنبش کارگری علیه سرمایه کار چندان رمزآمیز و غیرممکنی نمی باشد. دیدیم که همین کارگران بی حزب و بدون سندیکا چگونه به طرفة العینی نه فقط جمهوری اسلامی که بورژوازی جهانی را به وحشت انداختند. ترامپ شروع به نصیحت رژیم اسلامی کرد، اروپا از وحشت گسترش مبارزه طبقاتی سکوت مرگ پیشه کرد و بر طبل اقدامات لازم برای حفظ برجام کوبید. کارگران اگر اراده کنند قادرند عرش را بر زمین آرند. ما قادریم همان گونه که رژیم شاهنشاهی را بزیر کشیدیم این بار سازمانهای شورایی سرمایه ستیز ایجاد کنیم و نه فقط دولت اسلامی که کلآ دولت و سرمایه را به گورستان تاریخ بفرستیم. اما همین ما در جنبش روزانه خود هنوز ضعیف، پراکنده و هزاران کیلومتر از حضور یکپارچه طبقاتی دوریم. وضع اعتراض دانشجویان را نگاه کنیم. در سال 1397 بارها تعلق طبقاتی خود را به صور گوناگون ازجمله فریاد «فرزند کارگرانیم کنارشان می مانیم» در رابطه با اعتصابات طولانی، خونین هفت تپه و فولاد ابراز داشتند، کلاس درس را تعطیل کردند و به کارگران ملحق شدند. اما تظاهرات دیماه امسال چنین نبود. در مشتی حماسه بافی رادیکال نمایانه اما عمیقا اصلاح طلبانه خلاصه شد. باید از حصار رژیم ستیزی فراطبقاتی خارج شد. ننگ آویختن به این یا آن بخش ارتجاع بورژوازی را برای همیشه از دامان طبقه خود پاک کرد. باید برای عروج به عنوان یک قدرت طبقاتی سراسری ضد بردگی مزدی سنگی روی سنگ نهاد. دانشجویان به عنوان بخشی از طبقه کارگر می توانند در این راستا ایفای نقش کنند و کارهای مهمی انجام دهند. به مروز مهمترین اعتصابات این ماه پردازیم.

اول: مبارزه برای دستمزدهای معوقه

در این قلمرو می توان به موارد زیر اشاره نمود. 1. اعتصاب کارگران شهرداری شهر مریوان

2. اعتصاب کارگران شرکت پتروشیمی هنگام

3. اعتصاب صدها کارگر سیمان شهرکرد 

4. اعتصاب در اداره آب و فاضلاب رامهرمز

5. کارگران شرکت “آسفالت ماکادام شرق”

6. کارگران شرکت راه آهن کرج

7. شرکت “ریل صنعت کاران” زاهدان،

مبارزه برای افزایش دستمزد. کارگران راننده شرکت تعمیر و نگهداری انتقال نیروی برق خوزستان، رانندگان منطقه ویژه ماهشهر، رانندگان شرکت مخابرات ایران در استان خوزستان و مرکزی، معدن چادرملوی یزد، پروژه راهسازی باند دوم توره به بروجرد، رانندگان وانت بار تهران، شهرداری بروجرد، آموزشگاه رانندگی جوین، شرکت  پتروشیمی رجال، شرکت تعمیر و نگهداری انتقال نیروی برق خوزستان، رانندگان تاکسی اسنپ و تاکسی خط ونک- رسالت. به همین تعداد اعتراضات و تجمعات کارگری صورت گرفته است.

از اینها که بگذریم کارگران شرکت های هپکو، معدن چادرملوی یزد، شهرداری کوت‌عبدالله، شهرداری سمنان، کارخانه کنتور سازی ایران، سه شرکت ریل صنعت‌کاران جنوب شرق زاهدان و تعمیرات جاری تهران شرکت پویش پژوهان، پروژه آبرسانی سد گاران در سنندج، هلدینگ گروه ملی در مناطق جنگلی روستای توریستی داماش، رکت  شایگان مهر آپادانا مریوان در حال مبارزه بوده اند.